توضیحات
بخشی از خاطرات و بخشی تأمل فلسفی، نقطهای در زمان بر جستجوی اجتنابناپذیر انسان برای یافتن معنا تمرکز میکند – و اینکه چگونه برای کسانی که اعتقاد مذهبی ندارند، این جستجو اغلب به ایمان به پیشرفت تاریخی منجر میشود، ایمانی که ناامیدکننده است. هوروویتز با مارکوس اورلیوس موافق است، که فلسفه رواقی او نقطه کانونی کتاب را فراهم می کند، “کسی که چیزهای کنونی را دیده است، همه چیز را دیده است، هم هر آنچه از ابدیت اتفاق افتاده است و هم هر چیزی که برای زمان بی پایان خواهد بود.”
هوروویتز پدرش را به یاد می آورد، یک رادیکال سیاسی که به چنین آینده رستگاری ایمان داشت. او این امید را از طریق شخصیت بزرگ دیگری که این تأملات را سازماندهی میکند، یعنی فئودور داستایوفسکی، رماننویس روسی، که نوشتههایش فجایع بزرگ انقلابهای اجتماعی آینده را پیشبینی میکند، بررسی میکند. هوروویتز از مضامین ابدی استفاده میکند: نیازی که باید از زندگیهایی که به ما داده شده معنا پیدا کنیم، تمایل ما برای ترمیم بیعدالتیهایی که با آنها مواجه میشویم، و پیامدهای مرگ و میرمان.
هوروویتز با آمیختن قسمتهایی از زندگی خود با نوشتههای فیلسوف و رماننویس، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه ما به وجودی ظاهراً بیمعنا و پیامدهای وخیم ناشی از تلاش برای بازخرید آن با تلاش برای ساختن دنیایی کامل از جهان ناقص، معنا میدهیم. که در آن خود را می یابیم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.